آدرین آدرین ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

ادرين زيباترين هديه خداوند

خاطرات بیست دو ماهگی

1392/6/12 2:38
نویسنده : گيتا
688 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ....سلام به  همه عزیزانی که وقت میذارن و قصه های  شیرین سرزمین رویایی ادرین رو میخونن ....هزازان بار تشکر ......قلبو همین طور منا جون مامان رهام جون که همیشه مشوق من بوده واسه نوشتن این وبلاگ و همینطور ایین قشنگم که همیشه از من خواسته که هیچوقت نوشتن واسه ادرین رو فراموش نکنم و همیشه پی گیر مطالب هست ......ماچماچ

ایین قشنگم که میدونی هم شما وهم اریین قشنگم رو خیلی خیلی دوست دارم(خواهر زاده هام):لطف کن همه احساست قشنگت رو که همیشه به ادرین داری و ارتباط زیبایی که همیشه با ادرین برقرار میکنی و واسش بنویس تا ادرین بدونه چقدر دوستش داری اخه همیشه به من میگی خاله به ادرین بگو به من بگه خواهر جون ...من دختر خالش نیستم ....الهی قربونت برم....اریین و اییناریین و ایین

تو این عکس این دو قولوهای خوش تیپ و خوشگل 8 ساله بودند و تو جشن عروسی ما ساق دوشمون بودند ....ماچقلب

ارین و ایین

این عکسا انقدر زیبا هستند که نمیدونم  کودومو به نمایش بگذارم

ایینارین

خوب اینم چند تا عکس گلچین بودددددد

و اما خاطرات گل پسمل مامانی که این روزا هر روز متفاوت تری عزییییییییییییییییزم..

ادرین جوووووووون یه خبر مهم اینکه ماشاالاه داری غذا میخوری و من  و بابا خیلی خوشحالیم عزیزم  نمیدونی واسه اینکه به غذا خوردن علاقه پیدا کنی هر کاری کردم  متل خرید بشقاب های طرح دار ... متل درست کردن وتزیین غذا به شکل های مختلف  ..... ولی خوب خدارو شکر دیگه الان غداهایی رو دوست داری    جوجه کباب .کباب کوبیده . ماهی هم خیلی دوست داری خوشبختانه ماکارونی.وایییی کله پاچه خور قهاری شدی که نگو ..امشب خونه مادر جون حسابی کله پاچه خوردیخندهپلو هم باید زعفرونی باشه . تو میوه ها هم انگور که بهش میگی(انی).سیب . هندونه که بهش میگی(هندون).موز هم دوست داری عزیزم .... به پسته  هم خیلی علاقه داری که بهش میگی (تخ جیش)...صبح ها هم به عشق چایی بیدار میشی لبخندالهی قربونت برم....وقتی بیدار میشی میگی چایی چایی دیگه نمیگی کاییبه شکلات میگی (شوکول)اونم از نوع تلخ و شکلاتای المان ..خامه هم میگی (حمه)

عکس ها در ادامه مطلب ......

ظرف غذا

تازگیا بهشون علاقه نشون میدی..این از  غذاهای که تزیین کردم و از بعضیاش عکس گرفتم

پلوی خرگوشی

جوجه

تخم مرغ  روی نون تست ..ولی نخوردیناراحتاما الان میخوری...هوراچبس خونگی

اینم چیبس که روز اول حسابی خوشت اومد که فردا بازم گفتی چیس منم باز با کلی ذوق وشوق درست کردم و ریختم تو ظرفی که عمو سیاوش واست خریده بود .... عمو سیاوش و خاله لیدا همیشه هر وقت میان کلی مارو شرمنده میکنن دستشون درد نکته.....

کیمیدی

 ادرین جونم به عمو سیاوش میگی: (عموش )در واقع اخر اسمش رو میگیلبخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان رهام
13 شهریور 92 14:14
به به چه عکسای خوشگلی...دلم واسشون تنگ شده....خواهش میکنم گیتا جون من کاری نکردم....عزیزم خوشحالم که آدرین جون غذا میخوره...الهی شکر...مامان باسلیقه چه غذاهای خوش آب و رنگی
مامان بهداد
29 شهریور 92 8:44
سلام. واااااااای چقدر این دوتا دو قلوها خوشگلن . سیر نمیشم از دیدنشون. خدا حفظشون کنه. آفرین به آدرین جانم که غذا خور شده. گوارای وجودش. دست مامانی هم درد نکنه که وقت گذاشته و با سلیقه به به خوشمزه برای آدرین جان درست کرده. ببوسش گل پسرت رو.